گروه بین الملل مشرق-- مركز اطلاعات شتات گزارش مفصلي را با عنوان اسرار پرونده «فسق و فجورهاي سياسي» و اين كه چگونه موزه ازدواج با حمد آل ثاني را پذيرفت؟ را منتشر كرد. با توجه به اهميت اين گزارش و مطالب نوشته شده در آن مشروح گزارش فوق را منتشر مي كنيم؟
موزه بخش مهمي از كتاب "اسامه فوزي" با عنوان «حكام و زنان» را به خود اختصاص می دهد. وی می نویسد که اگرچه موزه و همسرش تلاش دارند، قطر را به کشوری مدرن و پیشرفته تبدیل کنند، اما حقايق تاريخي وجود دارند که هیچ گاه اجازه نخواهند داد، شیخ حمد و شیخه موزه بتوانند این نقش را ایفا کنند. رفتارهاي این دو گواهی بر رسوايي هاي اخلاقي، مالي، جنسي و جنگ برسر قدرت ميان افراد خاندان حاكم در قطر است.
شیخ حمد بزرگ، بنیانگذار قطر در زمان حاکمیت خود تلاش كرد، با بستن راه نفوذ سعودي ها به قطر تلاش کرد، استقلال این کشور را به دست آورد. وی برادری داشت که او را به عنوان جانشين خود منصوب كرد، چون به اعتقاد شیخ حمد بزرگ او اصلح تر از پسرش «خلیفه» برای رسیدن به قدرت بود. اما بردارش بنا به دلایلی ولی عهدی را پسر خود سپرد و این بذر اختلافات و شکاف هاي بسیاری را در آل ثانی موجب شد كه وقوع كودتاهاي مختلف خانوادگي در این کشور را درپی داشت که برخي از آنها خونبار نیز بودند. برخي ديگر نیز از نوع انقلاب هایی بودند که جز رسوايي رهاوردی برای آل ثانی در قطر به همراه نداشتند، مثل كودتاي شیخ حمد، امیر کنونی قطر علیه پدرش که در سال 1995 میلادی صورت گرفت. در ادامه نگاهی به مهمترین این اختلافات و کودتاها خواهیم داشت.
هنگامی كه قطر در سال 1971 میلادی از انگليس مستقل شد، حاكميت شيخ «احمد بن علي آل ثاني» در اثر كودتاي نظامي پسر عمويش شيخ «خليفه بن حمد آل ثاني» سرنگون شد. پس از کودتا شیخ خليفه اقدام به تحکیم پایه های حكومت خویش از طريق واگذاري مناصب مهم و حساس حکومتی به فرزندانش کرد. اما او نمي دانست از جايي ضربه خواهد خورد كه فكرش را نمی كند، يعني پسر «حمد».
شیخ
حمد بزرگترين پسر شیخ خليفه، امیر سابق قطر بود. او در تمام دوران تحصيلش شاگردی
ضعيف بود و این موجب شد تا پدرش او را قبل از اتمام مرحله متوسطه از مدرسه خارج و به
دانشكده نظامي «ساند هرست» در انگليس بفرستد. اما شیخ حمد در آنجا هم نتوانست تحصيلات
خود را به پايان برساند. به همین دلیل پس از گذشت تنها 9 ماه از تحصیل از دانشكده نظامي
ساند هرست جدا شد و با درجه فرمایشی ژنرالي به قطر باز گشت تا در سال 1971 میلادی به
سمت فرمانده ارتش و ولي عهد قطر انتخاب شود.
«شيخ
حمد بن خلیفه آل ثانی»، پسر حاكم سابق قطر بود كه گرایشات او به زنان قبل از کودتا
علیه پدرش به تشويق موزه زبان زد خاص و عام بود. او در هوس بازی و لهو ولعب در قطر معروف و
بی همتا بود، همانگونه که پدرش در غارت ثروت هاي نفت و گاز كشور بی مانند بود و
این عاملی شد تا پسر با سوء استفاده از نقطه ضعف پدر او را به سرقت و اختلاس متهم کند.
شیخ حمد در ابتدا با دختر عمويش ازدواج كرد و از وی صاحب «شيخ مشعل» شد. شيخ مشعل 28 ساله بود كه پسر دوم شیخ حمد به نام «شيخ فهد» از همسر اولش متولد شد.
پس از شیخ حمد با دختر عموي ديگرش يعني دختر «شيخ خالد بن حمد آل ثاني» ازدواج كرد تا از وی صاحب شیخ خالد، شیخ عبد الله، شیخ محمد و شیخ خليفه شود.
اما
همسر سوم شیخ حمد موزه مسند بود كه اگرچه خانواده اش از شيوخ نبودند، ولی به كرسي
حكومت چشم داشتند. اما پدر موزه برای رسیدن به قدرت هیچ گاه نقش مخالف نظام را بازی
نکرد، بلکه تلاش کرد از طریق موزه وارد قصر حكومتي شود و همسرش را تشويق به كودتا عليه
پدر کند و تا حكومت را به دست گيرد و سپس ولايت عهدي را به پسرش جاسم بسپارد.
با اینکه تاريخ قطر بر پایه كودتاها، خيانتها و فريب كاري ها استوار است، اما آنچه شیخ حمد، حاكم فعلي قطر انجام داد، بايد در تاريخ این کشور به عنوان بارزترين نمونه حرص و ولع رسيدن به حكومت و قدرت ثبت شود.
ازدواج
شیخ حمد با «شیخه موزه مسند» انقلابي در زندگي شیخ حمد و شیخه موزه به شمار
مي رود. ازدواج ميان آل ثانی و آل مسند در درجه اول يك توافقنامه سياسي
بود كه قصد داشت
تا مانعی برسر راه خواسته ها و چشم داشت های بيش از حد آل مسند قرار دهد.
اما شيخ
خليفه نمي دانست كه دختر دشمنش «ناصر مسند» به نام «موزه» مي تواند آخرين
ميخ را
به تابوت خليفه بكوبد.
موزه به عنوان همسر چهارم شیخ حمد بن خليفه وارد آل ثانی شد و به جاي اينكه او بر اساس برنامه ريزي های انجام شده در حاشيه به سر برد و به زندگي خود ادامه دهد، توانست شيخ جوان عقب مانده و بي سواد را تحت سلطه خود درآورد كه چشم به خلافت پدر دوخته بود.
شيخ خليفه نمي دانست مراسم خداحافظي برگزار شده براي او در فرودگاه بین المللی دوحه که برای سفرهای تابستانی خود راهی اروپا می شد، مي تواند آخرين جشن برپا شده برای وی باشد و نمی دانست پسری كه در برابر دوربين هاي تلويزيوني دستش را می بوسد، برای وی تدارک کودتایی را دیده بود که به برکناری پدر از قدرت میا نجاند.
فردای آن روز یعنی 23 ژوئن 1995 و در اولین ساعات صبح تلويزيون رسمی قطر پس از پخش اعلاميه شماره يك شروع به نشان دادن شيوخي از آل ثانی و دیگر قبایل قطر کرد كه با شيخ حمد به عنوان جانشين خلفیه که به جای پدر بر قدرت نشسته بود، بيعت مي كردند. بعدها گفته شد، تصاوير بدون صدا نشان داده شده، جعلي بوده و منابع نزديك به شيخ خليفه افشا كردند كه این فیلم واقعی نبوده و پیشتر فیلمبرداری شده و به زمانی باز میگردد که شیخ حمد از شيوخ سرشناس قطر دعوت و اقدام به فيلمبرداري از آنها به ویژه درحال دست دادن و سلام کردن با خود کرده بود و پس از کودتا علیه پدرش شیوخ قطر هيچ گاه با وی چنین بیعتی نداشتند و همین موجب شد تا برخی رسانه ها این کودتای شیخ حمد را «كودتاي تلويزيوني» و برخی دیگر «کودتای سفید» بنامند.
اما هنوز یک سال از کودتای شیخ حمد بر پدرش نگذشته بود که شیخ حمد مدعی شد کودتایی علیه وی شده است. كودتای جدید به دنبال خود بازداشت 36 نفر از نزديكان به شیخ خلیفه و زنداني شدن آنها در زندان «بوهامور» در دوحه را به دنبال داشت و اين به اعتقاد بسیاری از ناظران سرآغاز فروپاشي خاندان ثانی بود.
کودتای جديد به رهبري پسري عموي شيخ خليفه تدارک دیده شده بود و اینکه در این توطئه پسران شیخ حمد نیز مشارکت داشتند. به همین منظور «شيخ فهد بن حمد» از یگان زرهپوش که مسئولیت آن را برعهده داشت، طرد و به اسلامگرايی افراطی متهم شد. همچنین «شيخ مشعل بن حمد»، فرزند شیخ حمد امیر قطر که از جمله افراد شرکت کننده در این توطئه بود، از کشور تبعيد شد. در آن زمان گفته شد که متهم کردن شیخ مشعل بن حمد به عمد توسط موزه صورت گرفت تا با دور کردن وی از قدرت زمینه ولایت عهدی را برای دو پسرش «جاسم» و «تميم» فراهم کند.
چون پس از این حادثه بود كه در اكتبر سال 1996 میلادی «شیخ جاسم بن حمد» به عنوان ولي عهد قطر انتخاب شد. او پسر بزرگ موزه بود و همانند پدر و ساير فرزندان حكام منطقه خليج فارس از دانشكده نظامی ساند هرست انگليس فارغ التحصيل شده بود، بدون آن كه دوره متوسطه خود را به پایان برساند.
همین موجب شد تا منابع آگاه قطري موزه را عامل اصلي این كودتا در آل ثانی بدانند. در واقع موزه نوک پیکان این انقلاب بود و با استفاده از افراد آل ثانی آن را به اجرا گذاشت. این منابع پس از موزه از «شیخ حمد بن جبر آل ثاني»، نخست وزیر و وزير خارجه قطر نیز یاد می کنند که در این کودتا شرکت داشت.
باید گفت که امیر سابق قطر «شیخ خلیفه» دایی «شيخ حمد بن جبر آل ثانی»، نخست وزیر و وزير خارجه قطر است و هنگامی که مادرش یا همان خواهر شیخ خلفیه از موضوع مطلع شد با انتشار بيانيه اي در داخل آل ثانی برائت خویش از شیخ حمد و دو فرزند خود شیخ عبد الله و شیخ محمد را اعلام كرد که در انقلاب عليه شیخ خلیفه به شیخ حمد پیوسته و شیخ حمد پس از رسیدن به قدرت پست نخست وزيري را به شیخ عبد الله و پست نخست وزیری امور خارجه را به شیخ حمد سپرد تا پس از آن پست نخست وزیری هم به شیخ حمد سپرده بود و او هم نخست وزیر و و هم وزیر خارجه قطر باشد.
اگرچه کودتای شيخ حمد در قطر موفقیت آمیز بود و او را در این کشور به قدرت رساند، اما پدرش شیخ خلیفه هیچ گاه به این امر تن نداد و همین منجر به افشاي بسياري از اسرار حكومتي شيوخ قطر و روابط بين المللي و منطقه اي آنها شد.
از جمله مهمترین افشاگریهای شیخ حمد آن بود که درباره درآمدهاي نفتی کشور قطر گفت که این درآمدها به طور كامل به حساب شخصي امير ریخته میشود که درآمدي كه بالغ بر بیش از سالیانه 10 ميليارد دلار است. همچنین وی گفت که 20 درصد از اين درآمدها صرف شيوخ قطر و دستگاههاي خدماتي آنها ميشود.
دیگر
آنکه امير قطر سهم مشخصي در تمامي شركت ها و موسسات حکومتی و خصوصی دارد و تمامي رشوه
ها و مبالغ مربوط به توافقنامه هاي بهداشت و درمان کشور و خریدهای تسلیحاتی نیز به
حساب امير قطر و فرزندانش واريز مي شود.
اين اسرار زماني علني تر شدند كه شیخ حمد به صورت رسمی از بانك هاي سوئيس خواست اموال پدرش، شیخ خلیفه را از بیم برداشت توسط وی توقيف كنند. اما مشكلات ميان پدر و پسر توسط ميانجي هاي منطقه حل و فصل شد و پدر متعهد شد، از هرگونه اقدام مشكوك و برقراري ارتباط با مخالفان حکومت قطر و همچنین هواداران خویش در داخل خودداري كند. همچنين او متعهد شد كه معاونان ارشدش را كه در آن زمان در هتل هيلتون ابوظبي اقامت داشتند، تحويل حکومت قطر دهد.
سرنوشت پسر دوم شیخ حمد، همچون بردارش شیخ مشعل بود. اما این بار «شيخ فهد» همانند برادرش به کودتا علیه پدرش متهم نشد، بلکه اتهام او ابتلا به جنون و حمايت از افغان هاي عرب به دلیل روابط مستحكمش با «اسامه بن لادن»، رهبر وقت سازمان تروریستی القاعده بود.
شيخ فهد در روزهاي آخر عمرش به دينداري تمايل نشان داد و پس از تلاش شكست خورده او براي كودتا علیه شیخ حمد از قطر تبعيد شد. او همچنين به برقراري روابط سري با شیخ خلیفه، امیر سابق قطر و پدر شیخ خلیفه متهم شد، به خصوص در زماني كه شیخ خلیفه در امارات اقامت داشت و پناهنده این کشور شده بود و قصد داشت تا نظر خانواده هاي قطري مقيم ابوظبي را به خود جلب و آنها را با خود همراه كند. او پیشتر و در دهه هاي چهل و پنجاه قرن بیست پس از اختلاف شديد با آل ثاني مدتی را در ابوظبي اقامت كرده بود.
به این
تریتب موزه موفق شد، پس از انقلاب 1996 پسرش شیخ جاسم را به عنوان ولي عهد منصوب كند.
اما اين امر مانع از توسعه روابط و ایفای نقشش در محافل خاندان حاكم نشد، حتي موزه
متعهد به حمايت از پسرش پس از مرگ همسرش نیز شد. اين درحالي بود كه شيخ كوچك دشمنان
متعددي داشت. برادران ناتني اش كه از زنان ديگر شیخ حمد بودند، درپی کسب قدرت بودند
و شيخ عبدالله عمويش نيز خود را بیش از او و هرکس دیگر در قطر شايسته ولي عهدي مي
دانست.
این موجب شد تا موزه روابط خود با آمریکا را تقویت کند، به همین دلیل پسر را برای اولين بار پس از رسیدن به ولي عهدی راهی آمريكا کرد. روز قبل از اين سفر موزه تلاش بسیار كرد تا خود را فردی دوستدار دمکراسی و آزادي نشان دهد و آزادی و دمکراسی را در به پا کردن شلوار كابوي و حضور بدون حجاب و نقاب در محافل ملاحظه می کرد.
سفر پسر موزه به آمریکا با توجه بسیار توسط رسانه ها پوشش داده شد، چون آنها تمایل بسیاری داشتند تا هرآنچه را که نمی دانستند از وی دریابند. به ویژه نقشی که وی و پدرش در کودتا علیه شیخ خلیفه ایفا کردند و اینکه وی چگونه توانست با کمک مادرش برادران بزرگتر خود را از ولی عهدی محروم کند و پس از متهم کردن آنها به کودتا علیه پدرش آنها را تحت اقامت اجباری قرار دهد و آنها را به دقت زیر نظر داشته باشد.
بنا به اظهار یکی از معارضان قطری سفر شیخ جاسم به آمريكا و پیش از آن سفر موزه، مادرش به واشنگتن با هدف دستيابي آنان به تضمين هايي از سوي آمريكا براي حمايت سياسي و نظامي از نظام فعلي حاکم بر قطر صورت می گرفت، به ویژه آنکه آمریکا حضور نظامي فعالی را به خاطر پایگاه های نظامی اش در قطر داشت.
منابع آگاه حاضر در دوحه تأكيد مي كنند كه حاكم فعلي قطر در برابر دریافت تضمین هایی از آمریکا جهت حمایت از حکومت وی وعده عادی سازی روابط قطر با رژیم صهیونیستی و تبديل حضور نظامي موقت آمريكا در قطر به حضور دایمي به همراه افزايش تعداد نظامیان و امكانات آمريكا در پايگاه هاي نظامی این کشور و همچنین بهره مندی غرب از منابع گاز قطر را داد.
براساس گزارش منتشره در روزنامه آمریکایی «وال استريت ژورنال» باند فرود هواپيماها در پايگاه نظامی آمریکا در قطر از باند تمام فرودگاه هاي خاورميانه طولاني تر است و طول آن به 4500 متر مي رسد، همچنین آشيانه هواپيماها در آن به قدري بلند است كه همچون كوه می نماید. هزينه ساخت اين فرودگاه از يك ميليارد دلار برای قطر بيشتر بود، درحالي كه قطر در آن زمان بيش از 12 هواپيماي جنگي نداشت، اما بیش از 3 هزار نظامي آمريكايي در آن مستقر بودند و از اين فرودگاه جنگنده هاي و هواپيماهاي شناسایی و جاسوسي به سمت افغانستان حركت می كردند. همچنین در اين پايگاه هوایی بود که نسخه جدید فيلم «جنگ ستارگان» فیلمبرداری شد.
در همين راستا «شيخ حمد بن جاسم بن جبر آل ثاني»، نخست وزیر و وزير خارجه قطر در توجیه حضور نظامیان آمریکایی در قطر و حمایت نظامی آمریکا از این کشور مي گويد: «اگر قدرت بزرگي به ما حمله كند، ما نمي توانيم از قطر دفاع كنيم. ما به حضور نظامیان آمريكايي در قطر نیاز داريم».
افزون بر پایگاه نظامی که قطر برای آمريكا در این کشور احداث کرد، امیر قطر مجتمع دیگری متشكل از 27 سوله احداث کرد كه علاوه بر جای دادن نظامیان آمريكايي و فراهم کردن جای استراحت و خواب آنها، انبار تانك ها و خودروهای نظامی و زره پوش هاي آمريكايي نیز به شمار می آمد و تمامی آنها طي جنگ عليه عراق در سال 2003 میلادی و اشغال نظامی این کشور به كار گرفته شدند.
روزنامه وال استريت ژورنال در ادامه گزارش خود مي نويسد: هر كدام از كشورهاي حوزه خليج فارس دلايلي براي استقبال از حضور نظامی آمريكا در كشورشان دارند. آمريكا به عمان برحسب معيارهاي موجود در خليج فارس كه يكي از كشورهاي فقير محسوب مي شود، ساليانه مبلغي در حدود 50 ميليون دلار كمك مي كند. در بحرين كه داراي منابع نفتي زيادي نيست، همزمان با افزايش خدمات بانكي، جذب سرمايهگذاری خارجي در اين كشور از اولويت برخوردار شد و شیخ حمد حضور نظامی آمریکا در قطر را به عنوان تلاش براي حفظ امنیت بحرین و تضمين كننده ثبات و استقرار در این کشور بیان کرد.
قطر به دليل داشتن منابع نفتي از همسايه اش بحرين غنی تر نشان می دهد و كارشناسان تاکید می کنند که اين كشور به لطف منابع نفت و گاز خود توانسته است، بيشترين درآمد سرانه جهان را داشته باشد و امير قطر بگوید که کشورش آماده است، پذیرای 10 هزار نظامي آمريكايي باشد تا به طور دایمي در پايگاه هوايي «العديد» باشد.